داستان کوتاه و خواندنیداستان های جالب و خواندنی

 

داستان کوتاه آموزنده مسیر سخت پولدار شدن
مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت:

از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟ همه دست بلند کردند! مرد میلیاردر لبخندی زد و حرفاشو شروع کرد: با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیم و افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم! رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش! ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شد و رفت پی کارش
پایگاه سلامت دانش آموزی لارستان

علل و نشانه های بلوغ زودرس در دختران

داستان آموزنده اسب زیبا

داستان زیبای من با خدا غذا خوردم

داستان شاه عباس و شیخ بهایی

چرا بلوغ زودرس خوب نیست؟

داستان های تکان دهنده

داستان کوتاه زن با سیاست!!

یه ,پولدار ,رفیق ,داستان ,شدن ,جدا ,پولدار شدن ,شد و ,مرد میلیاردر ,و رفت ,جدا شد

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تبادل لینک قدرتمندترین دعانویس ایران, شماره قدرتمند تریت دعانویس ایران و جهان fileyar شناخت طایفه بابادی ،عالی انور،تقی عبدالهی ،اولاد مهرعلی خان istanbullastminutecheapticket کسب و کار ایران رازفایل 76554685 مرجع کنکور ایران